۱۳۸۸ آبان ۱۲, سه‌شنبه

درباره ی اطلاعیه ی جنبش سبز علوی

با خواندن اطلاعیه ی "جنبش سبز علوی"، تنها احساسی که به من دست داد این بود: حیرت، حیرت و باز هم حیرت. تلاشی از این مضحک تر برای مصادره ی رنگ سبز نمی توانست صورت بگیرد. مثل این که یادشان رفته این راهی است که قبلا هم آزموده اند و من در پستی دیگر در این باره نوشته بودم که چه گونه آنها فکر می کردند رنگ سبز ما جادو می کند و می خواستند جادوی ما را تقلید کنند. و معنای شال سبزی که احمدی نژاد به گردن انداخت هم این بود. حالا از دری دیگر وارد شده اند. گویا نمی دانند که بقول قرآن: "و لا یفلح الساحر حیث أتی".

من که خیلی خوشحال و هیجانزده شدم و دلم می خواهد این اطلاعیه در حافظه ی تاریخ باقی بماند تا آیندگان سرنوشت این تلاشها را قضاوت کنند. مخصوصا آیاتی از قران که در ابتدای بیانیه شان نقل کرده بودند، مو به تنم سیخ کرد. آیات 24 تا 27 سوره ی ابراهیم:

«آیا ندیدی خدا چگونه مثل زده: سخن پاک مانند درختی پاک است که ریشه‌اش استوار و شاخه‌اش در آسمان است، و هر دم به اذن پروردگارش میوه می‌دهد. و خدا برای مردم مثل‌هایی می‌زند، شاید که آنان پند گیرند. و مثل سخن ناپاک، چون درختی ناپاک است که از روی زمین کنده شده و قراری ندارد. خدا کسانی را که ایمان آورده‌اند، در زندگی دنیا و آخرت با سخن خود استوار می‌گرداند، و ستمگران را بی‌راه می‌گذارد، و خدا هرچه بخواهد انجام می‌دهد.»

چقدر این مثال قرآن زیبا است. معلوم است که "برادران"، آماده ی رویارویی با ما شده اند. این مثل یک مباهله است. آنان که رییس جمهورشان در برابر میلیونها بیننده حرفهایش در دیدار با آیت الله جوادی آملی را تکذیب کرد (در حالی که آیت الله جوادی آملی زنده است و فیلم حرفهایش هم توی دست مردم هست)، آنان که وزیرشان مدرک جعل کرد و گفت "با خدا معامله کردم"، آنان که بامی نمانده که تشت رسوایی و دروغگویی شان هنوز از آن نیفتاده باشد، حالا برای اثبات پاکی سخنشان با ما از در مباهله وارد شده اند. بسیار خوب! ما هم استقبال می کنیم. اینجا دیگر پای بیگانگان و ... را نمی توانند وسط بکشند. اینجا ماییم و آنها و خدا. اگر فکر می کنند سخنشان پاک است، منتظر باشند که ما هم با آنها از منتظرانیم. خدایا! بین ما و آنها شاهد باش. تا معلوم شود که کدام جنبش، درخت پاک ریشه دار است و به اذن تو علیرغم سرکوبهاو دروغها و زندانهای بقول خودشان غیراستاندارد و اعترافگیری و .... عاقبت به ثمر خواهد نشست.

بیایید برادران! بیاید به میعادگاه. علوی هم که هستید! اهل قران هم که هستید! پس در این لحظه که یک روز به میعادگاه "یوم الزینه" ی ما یعنی سیزده آبان مانده، بیایید سوره ی طه را دوباره با هم بخوانیم و منتظر تحقق وعده ی خدا شویم:

"و همانا نمایاندیمش آیتها و نشانه های خویش را همگی، پس تکذیب کردن و سر پیچید (56) گفت آیا آمدی به سوی ما تا برون کنی ما را از زمین با جادوی خود ای موسی (57) پس ما هم در برابرت می آوریم جادویی مانند آن. پس بگذار میان ما و خودت وعده گاهی که تخلف نکنیم از آن نه ما و نه تو، جایگاهی هموار (58) گفت وعده گاه شما روز جشن است و آنگاه که مردم گرد هم بیایند در صبحگاه (59) "

می فهمم، شما قبول ندارید که قهرمان ایستادگی در برابر ابرقدرتها، میرحسین ماست که زیر آتش بار دشمن به بهایی ناچیز نفت می فروخت اما نگذاشت مملکت به روزی در بیاید که امروز شما آورده اید. نه کسی که به صراحت می گوید دوران ایستادگی تمام شده است و می گوید دوران انقلابی گری تمام شده است. بسیجی های واقعی هم هنوز همت ما و باکری ما و بهشتی ما و محسن روح الامینی ما هستند. بله سری به فیس بوک محسن روح الامینی بزنید تا بفهمید او هم مثل ما سبز معمولی بود و احمدی نژاد که گفته روح الامینی هم از شماست، سرکارتان گذاشته. می دانم که شما این حرفها را قبول نمی کنید. پس منتظر باشید و تماشا کنید. هر چوبی که دارید بیندازید. هر ترفندی که دارید به کار ببرید. تعارف نکنید. می خواهیم حجت را بر تاریخ تمام کنیم.

۱۵ نظر:

زهرا گفت...

خیلی خوب نوشتی.معلومه خیلی حیرت زده شدی! راستی مجوز منم صادر شد.

ستاره گفت...

سلام دوست سبز اندیشه ام

امروز شنیدم که فردا لباس پلیس هم سبز است.

خیلی زیبا و جالب نوشتی.من آدرس جدید
وبم را در بلاگفا برایت گذاشتم.

خوشحال میشوم از نظرات شما برخوردار شوم.

سبز خواهیم ماند و ....... بی شمار

مهاجر گفت...

خدا کسانی را که ایمان آورده‌اند، در زندگی دنیا و آخرت با سخن خود استوار می‌گرداند، و ستمگران را بی‌راه می‌گذارد، و خدا هرچه بخواهد انجام می‌دهد.»

همه سختیش تو اون استوار شدن و موندنه
به امید خدا استوار می مونیم

Samaa گفت...

یا مغیث من لا مغیث له
سلام
یعنی وقتی شنیدم...مانده بودم از خنده دلم را بگیرم یا از گریه به حال اینها اشک پاک کنم !
الحمد الله الذی جعل اعداءنا من الحمقاء
ای خدااااااا...شکرت!
به هرحال ما ورودشان را تبریک می گوئیم !
:دی
تاریخ ؟
اینا فکر می کنید برداشتشون از تاریخ چیه ؟
به قول بابایی اگه ما موندیم که خودمون تاریخ رو می نویسیم..اگه ما نبودیم به جهنم هرچی می خوان بنویسن !
تازه علوم انسانی علوم قبیحه کریه بی ریخت و بد ترکیبه که که باید اصلاح گردد ! هنوز نفهمیدید ؟!
...
ما بدان صبح پیروزی ایمان داریم
و ید الله مع الجماعة
یاحق

reza گفت...

واااااااااای امیرحسین عااااالی بود...یکی از بهترین مطالبی بود که توی این چند وقته خوندم. خیلییییییییی خوب بود...واقعا هم این آیه قرآن شایسته شونه که پس منتظر بمانید که ما هم با شما از منتظرانیم...

setare گفت...

salam

negaranam

م.م.ب گفت...

علیک سلام

زهرا گفت...

ایشالا که سالم برگشتی دیگه نه!

سید مجیب گفت...

سلام
با شرمم و شرمت باد بروزم ومنتظر شما

قائم مقام گفت...

(دل نوشته ای برای محسن روح الامینی)

پدر ٫سلام

سلامی با سری شکسته

تنی کتک خورده

و دهانی خرد شده

آه آه٫ ای پدر

در آغوشت نمی گیرم٫

بوسه برصورتت نمی زنم

و سرم را بر شانه ات نمی گذارم

که تا خون لباسم٫ دهان پرخونم

و سر در خون غلتیده ام

تو را به یاد همرزم شهیدت نیندازد.



آه پدر

منم محسن

جگرگوشه ات

پاره تنت

که قرار بود یادگارت شوم

اما حالا تو یادآور من باش

و از تنهایی و بی قراریم بگو در آن شب مهتابی

که با ضربه ی باتوم برسرم، شدم آسمانی

پدر

بارها از جبهه می گفتی و از شجاعت و شهامت دوستانت

حالا از کهریزک می شنوی و حماقت وجنایتِ .........

پدر سکوت نکن و بگو من که بودم

فریاد بزن و بپرس: چه بود جرمم ؟!

بابا می دانی ، راستش چه شد?

از حق که گفتم ،دهانم خرد شد!

از عدل مولا علی(ع) پرسیدم ،باتوم بر سرم زدند

یادآور حساب وکتاب روز جزا که شدم ، جنازه ام را به تو دادند!

عرفان گفت...

سلام
بعد از 13 آبان نگرانی برای دوستان تمامی ندارد گويا...
رفيق كجایی؟ نگرانيم.
اميدوارم كه خوب باشی و...

رز گفت...

می شه یه نشونه از خودتون بدید. تو این روزها زود نگران دوستان می شم

بهناز گفت...

امیرحسین بنویس.

امیرحسین ایرجی گفت...

ممنونم دوستان که نگران من شدید
متاسفانه به اینترنت دسترسی نداشتم
خیلی خوشحالم که دوستان اینترنتی خوب مثل شما دارم

ناشناس گفت...

بسمه تعالی
ظاهرا فراموش کرده اید که رنگ سبز مقدس را ببهانه سیادت میرحسین شما بشکلی بسیار زننده مصادره کردید